مرگ ایوان ایلیچ
تایید کیفیت توسط ریباکس!
- دسته بندی :
- نویسنده :
- مترجم :
- ناشر :
- وضعیت کالا :
دست دوم
- قطع :
رقعی
- تعداد صفحات :
112
- شابک :
9786001510434
#پرفروش
#ادبیات_روسیه
#رمان
#ناشران_برگزیده
معرفی کتاب
مرگ ایوان ایلیچ
«مرگ ایوان ایلیچ» یکی از آثار برجسته لئو تولستوی، نویسنده معروف روسی است. این کتاب در سال ۱۸۸۶ نوشته شده و به موضوعات عمیقی مانند زندگی، مرگ، و معنای واقعی وجود انسان میپردازد.
داستان درباره ایوان ایلیچ، یک قاضی موفق و محترم است که به دلیل بیماری لاعلاجی که او را گرفتار کرده، به فکر مرگ و معنای زندگی خود میافتد. او به تدریج با ترسها، افسردگی و در نهایت پذیرش مرگ روبرو میشود. این کتاب از جمله آثار تولستوی است که به بررسی بیمعنایی زندگی بدون توجه به ارزشها میپردازد.
خلاصه داستان مرگ ایوان ایلیچ نوشته لئو تولستوی:
داستانی کوتاه، فلسفی و عیق
کتاب به موضوعاتی مثل مواجهه و پذیرش مرگ، معنای زندگی و البته نقد به جامعه بورژوازی نوشته شده.
کتاب مرگ ایوان ایلیچ به این میپردازد که مرگ بخشی اجتنابناپذیر از زندگی است و انسان باید آن را بپذیرد و ایوان ایلیچ در طول بیماری خود متوجه میشود که زندگیاش را به شکلی بیمعنا و اشتباه گذرانده. از طرفی تولستوی به نقد جامعه طبقاتی و زندگی مادیگرایانه و سطحی که ایوان ایلیچ در آن به سر میبرد، میپردازد.
این کتاب کوتاه و در عین حال عمیق است و تولستوی با استفاده از سبک واقعگرایانه و روانشناختی خود، احساسات و اندیشههای ایوان ایلیچ را به شکلی قدرتمند توصیف میکند.
زندگی و مرگ ایوان ایلیچ:
مرگ ایوان ایلیچ داستان زندگی و مرگ یک قاضی به نام ایوان ایلیچ است که در نظام قضایی روسیهی قرن نوزدهم زندگی میکند. او فردی موفق و مورد احترام جامعه است و زندگی ظاهری مرفهی دارد. ایوان ایلیچ همیشه سعی کرده است که طبق انتظارات اجتماعی زندگی کند و جایگاه اجتماعی خود را بهبود بخشد. او ازدواج کرده و خانوادهای تشکیل داده، اما زندگی خانوادگی او در واقع بدون عشق و آرامش است.
در ادامهی داستان، ایوان ایلیچ در اثر یک حادثه ساده، دچار درد شدیدی در ناحیه شکم میشود. با گذشت زمان، درد او تشدید میشود و پزشکان نمیتوانند درمان مناسبی برای او پیدا کنند. با این حال، هیچکس از جمله خانواده و همکارانش بهطور واقعی با وضعیت وخیم او همدردی نمیکنند. این دردها، ایوان را به تفکر درباره زندگی و مرگ سوق میدهد.
با پیشرفت بیماری، او در مواجهه با واقعیت مرگ، دچار بحرانی درونی میشود. او متوجه میشود که زندگیاش بر اساس معیارهای سطحی و مادی بوده و هرگز معنای واقعی زندگی را درک نکرده است. ایوان ایلیچ از خود میپرسد که آیا این زندگی که به آن افتخار میکرده، ارزشش را داشته است یا نه؟
در نهایت، در روزهای پایانی زندگیاش، ایوان به نوعی آرامش و پذیرش میرسد و در لحظهای از آگاهی به این نتیجه میرسد که مرگ پایان همه چیز نیست و حقیقتی بزرگتر در انتظار اوست. این پذیرش، لحظهای از رهایی و آرامش را برای او به ارمغان میآورد، و سپس از دنیا میرود.
این داستان کوتاه اما عمیق، به تأملات فلسفی درباره معنای زندگی، مرگ و حقیقت وجود انسان میپردازد و تولستوی با زبانی ساده و در عین حال تأثیرگذار، خواننده را به تفکر درباره این موضوعات وا میدارد.
اقتباسهای سینمایی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ
اقتباسهای سینمایی متعددی از کتاب *مرگ ایوان ایلیچ* نوشته لئو تولستوی انجام شده است، هرچند که برخی از آنها کمتر شناخته شدهاند.
فیلم "ایوان ایلیچ" (1969) – این فیلم توسط آلکساندر زارخی ساخته شد و یکی از اقتباسهای روسی از این داستان است که به داستان مرگ و زندگی شخصیت ایوان ایلیچ وفادار مانده است.
فیلم تلویزیونی "مرگ ایوان ایلیچ" (1984) – این نسخه تلویزیونی آمریکایی، به کارگردانی وارنر شمان، اقتباسی از رمان تولستوی است که به زندگی و مرگ ایوان ایلیچ از دیدگاه فلسفی و عاطفی پرداخته است.
فیلم "ایوان ایلیچ" (1991) – اقتباسی دیگر از این رمان است که توسط هارولد کرامر کارگردانی شده و جنبههای مختلف انسانی و فلسفی این داستان را به تصویر میکشد.
بخشهایی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ:
-پیوسته همان رنج تحلیلناپذیر را بهتنهایی تحمل میکرد و پیوسته در تنهایی به همان معمای ناگشودنی میاندیشید. «یعنی چه؟ آیا بهراستی باید مرد؟» و ندای درونش جواب میداد: «بله، حقیقت است و باید مرد.» میپرسید: «ولی آخر اینهمه رنج برای چیست؟» و ندا جواب میداد: «دلیلی نیست! برای هیچ!»
-همانطور که درد من مدام شدیدتر میشود تمام زندگیام روزبهروز سیاهتر و تباهتر شده است. در گذشتههای بسیار دور، در آغاز زندگیام یک نقطهٔ روشن وجود داشت و بعد از آن پیوسته رو به ظلمت پایین میروم و پیوسته بر سرعت سقوطم افزوده میشود.
-زندگی یک رشته رنجهایی بود که مدادم شدیدتر میشد و با سرعت پیوسته فزایندهای به سوی پایانش، که غذابی بینهایت هولناک بود میشتابید.
این عذاب و مرگ برای چه؟
کتاب مرگ ایوان ایلیچ برای چه افرادی مناسب است؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای کلاسیک روسی و همینطور داستانهایی عمیق و فلسفی که به موضوعاتی مثل پذیرش مرگ و معنای زندگی پرداختهاند، مناسب است.
البته کتاب مرگ ایوان ایلیچ جز آن دسته داستانهایی است که خواندناش به همه پیشنهاد میشود.
معرفی تصویری کتاب
کتاب های مشابه
کتاب های دیگر از این ناشر
ارسال نظر برای کتاب مرگ ایوان ایلیچ
پاسخ به
2 نظر
حسین
۱۹ آذر ۱۴۰۳
مرگ ایوان ایلیچ از تولستوی میتونه یکی از بهترین آثاری باشه که برای شما یه علامت سوال بزرگ ایجاد میکنه :« از زندگی چی میخوام؟» ایوان ایلیچ، شخصیت کتاب ما فردی که تو آرزوی اکثریت ما داره زندگی میکنه؛ یه زندگی مرفه، پول و ثروت زیاد تحصیلات والامرتبه، شغل خیلی خوب و یک زندگی زناشویی با ثبات. اما آیا این چنین چیزهای آرمانی که آرزوی هر فردیه، تموم چیزیه که ما میخوایم؟ آیا صرفا دست یافتن به چنین چیزهایی میتونه مارو خوشحال کنه؟ برای فهمیدن پاسخ این سوال باید خودمونو جای ایوان ایلیچی بذاریم که بعد دستیابی به این زندگی رویایی متوجه میشه که مرگش خیلی نزدیکه. اینجا تولستوی به ما نشون میده :« آیا صرفاً رسیدن و پاسخگویی به امیال و ذات حیوانی میتونه من رو خوشحال کنه؟! »
امیر
۱۷ آذر ۱۴۰۳
مرگ ایوان ایلیچ اثر تولستوی، داستان قاضی موفقی است که با نزدیکشدن به مرگ، پوچی زندگی ظاهراً ایدهآلش را درک میکند. تولستوی با زبانی ساده اما عمیق، تضاد میان موفقیتهای اجتماعی و معنای واقعی زندگی را نشان میدهد. این کتاب، خواننده را به تأمل درباره زندگی اصیل و مواجهه صادقانه با مرگ دعوت میکند و پیامش تا مدتها در ذهن باقی میماند.
نظر خود را درباره این کتاب بنویسید!
نظر شما بعد از تایید نمایش داده خواهد شد.